رمضان
در این روزها ی گرم تابستان بسیار به یاد ماندی ست.شب و روز های ماه رمضان می گذرد و عمر نیز همراه آن.
بهتر بود اول آرزوی حضرت علی (ع) گفته می شد.
حضرت علی (ع) می فرمایند: آرزوی من روزه داری در تابستان و جهاد در راه خداست.
گفتنم آهی بکشم اما مفس خندید
گفتم آخر نفس ف ماه رمضان است ، تابستان هم که است یعنی در روزی هستی که امامت آنرا آرزو می کرد پس چرا در این آرزو شریک نمی شوی!
انگار توانی ندارم!
من نیز روزه می گیرم! اما اوصافش فرق دارد ، اینگونه :
- تا ظهر خوابیدن
- بعد زیر کولر نالیدن
- ماه عسل دیدن
- در اینترنت چرخیدن
- به روی زمان و زمانه خندیدن
- گاهی چشم نارواء چرخانیدن
- زبان هم که آزاد است
اما حضرت مولا چگونه بود مگر!؟
- قبل از اذان صبح بیدار بودن
- نماز شب خواندن ، در درگاه حق گریستن
- با نان و خرما سحر کردن
- تا غروب برای رضای خدا چاه کندن و...
این مولا است و ما گوش به فرمان ، در توان ما نمی گنجد این همه کار ! اما آیا واقعا اینطور است ! یعنی من نمی توانم!یا نمی خواهم!